رای وحدت رویه شماره ۸۶۴ هیات عمومی دیوان عالی کشور

رای وحدت رویه شماره ۸۶۴- ۱۴۰۴/۰۳/۲۰ هیات عمومی دیوان عالی کشور

مقدمه

جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه شماره ۵/۱۴۰۴ ساعت ۸ روز سه شنبه، مورّخ ۱۴۰۴/۳/۲۰ به ریاست حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محمّدجعفر منتظری، رئیس محترم دیوان عالی کشور، با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب دیوان عالی کشور و با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سیدمحسن موسوی، نماینده محترم دادستان کلّ کشور در سالن هیأت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت کننده در خصوص این پرونده و استماع نظر نماینده محترم دادستان کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس می گردد، به صدور رأی وحدت رویه قضایی شماره ۸۶۴ ـ ۱۴۰۴/۳/۲۰ منتهی گردید.

الف) گزارش پرونده

با سلام و احترام

به استحضار می رساند، آقای هانی حاجیان رئیس محترم شعبه بیستم دادگاه عمومی حقوقی تهران، با اعلام اینکه از سوی شعب دوازدهم و سیزدهم دیوان عالی کشور در خصوص مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای مطالبه دیه از صندوق بیت المال وزارت دادگستری (که مرکز آن در تهران است)، آراء مختلف صادر شده، درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوان عالی کشور نموده است که گزارش امر به شرح آتی تقدیم می شود:

الف) به حکایت دادنامه شماره ۱۴۰۲۴۱۳۹۰۰۰۰۰۷۹۵۲۷ ـ ۱۴۰۲/۱/۲۶ شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی بهمئی، در خصوص دعوای آقای حامد … به طرفیت وزارت دادگستری به خواسته مطالبه دیه از بیت المال، چنین رأی صادر شده است:

«… دادگاه صرف نظر از اینکه خوانده دعوی به صورت کلی طرف دعوی قرار گرفته و خواهان صندوق و یا وزارت خاصی را طرف دعوی قرار نداده است، با عنایت به اینکه حسب ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، دعوی باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد و طبق دادخواست تقدیمی نیز اقامتگاه خوانده خارج از حوزه قضایی شهرستان بهمئی و در حوزه قضایی شهرستان تهران است، لذا این مرجع صالح به رسیدگی نبوده، بنابراین مستنداً به مواد ۱۱، ۲۶ و ۲۷ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه عمومی حقوقی تهران صادر و اعلام می نماید. …»

متعاقباً، شعبه بیستم دادگاه عمومی حقوقی تهران به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۲۶۸۳۹۰۰۰۹۸۳۵۱۳۲ ـ ۱۴۰۲/۷/۴، چنین رأی داده است:

«… نظر به اینکه مطابق خواسته خواهان در ستون تعیین خواسته و شرح دادخواست، خوانده اصلی دعوا، بیت المال است و وزارت دادگستری حسب رویه موجود و بخشنامه شماره ۹۰۰۰/۵۹۱۴۶/۱۰۰ رئیس قوه قضائیه به عنوان نماینده بیت المال در دادگاه حضور پیدا می کند و نظر به اینکه بیت المال اقامتگاه معینی ندارد، بنابراین مطابق قسمت پایانی ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، دادگاه صالح، دادگاه محل اقامت خواهان است و نظر به اینکه وزارت دادگستری از طریق بخش های وابسته به خود در استان ها و شهرستان ها امکان حضور و دفاع در دادگاه را دارد، چرا که در مفهوم دولت ملت، وزارت دادگستری در تمامی استان ها نماینده داشته و اعتقاد به اینکه یک وزارتخانه تنها مختص به پایتخت است و یا تنها در آنجا اقامتگاه دارد، با مفهوم دولت ملت در تباین است، چنانکه سایر وزارتخانه ها همچون راه، صنعت معدن تجارت در تمام کشور حضور داشته و نماینده دارند، لذا مستفاد از ماده ۲۳ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی] می توان آن را مبنایی برای صلاحیت دادگاه های آن حوزه قضایی قرارداد. این قیاس با ملاحظات اجتماعی نیز همخوانی دارد و مانع تمرکز دعاوی در تهران می شود و مراجعه زیان دیدگان به دادگاه را تسهیل و هزینه آنان برای طرح دعوا را کاهش می دهد. همچنین تسهیل در انجام تحقیقات محلی و استماع اظهارات گواهان و اخذ نظریات کارشناسی و اشراف دادگاه های محل به ابعاد موضوعی حوادث، موجبات رسیدگی سریع تر و بهتر را فراهم می کند. همچنین صلاحیت محلی دادگاه ها از قواعد مربوط به نظم عمومی نیست، بلکه فلسفه اصل صلاحیت محل اقامتگاه خوانده، اصل برائت خوانده و عدم تحمیل بار اضافه به نامبرده قبل از اثبات ادعای خواهان است که به موجب این اصل، در ابتدای طرح دعوا، خواهان دعوا اولی تر از خوانده برای تحمل این هزینه است، ولی این مبنا در مورد دعوای علیه بیت المال وجود ندارد و امکان دفاع برای بیت المال در سراسر کشور و مراعات حال زیان دیدگان در عدم هزینه های اضافی برای طرح دعوا و رعایت ملاحظات اجتماعی که به برخی از آنها اشاره شد و در مجموع به نفع بیت المال است، این نظر را تقویت می کند که دادگاه محل اقامت خواهان، صلاحیت و شایستگی رسیدگی به دعاوی علیه بیت المال را دارد. بنا به مراتب فوق و نظر به اینکه قتل ادعایی در شهرستان بهمئی انجام شده است و خواهان ها در آن شهرستان اقامت دارند، بنا به مراتب فوق به استناد مواد ۱۱، ۲۳، ۲۶ و ۲۷ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه عمومی حقوقی شهرستان بهمئی صادر و اعلام می گردد. …»

پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت حل اختلاف، شعبه دوازدهم به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۳۰۶۳۹۰۰۰۰۰۴۴۹۴۷ ـ ۱۴۰۳/۱/۲۷، چنین رأی داده است:

«… با توجه به مراتب فوق، نظر به محتویات پرونده مطروحه و موضوع خواسته به نحوی که در قرار دادگاه های مذکور انعکاس و بازتاب یافته است، لذا استدلال شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی بهمئی صحیح و منطبق با موازین قانونی است، توجهاً به ماده ۲۸ و تبصره ذیل ماده ۲۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، با اعلام صلاحیت شعبه ۲۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران حل اختلاف می گردد.»

ب) به حکایت دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۹۳۹۰۰۰۷۵۱۳۶۳۲ ـ ۱۴۰۱/۶/۲۹ شعبه سی و یکم دادگاه عمومی حقوقی اصفهان، در خصوص دعوای آقای سید فرزین … به طرفیت وزارت دادگستری به خواسته مطالبه دیه از بیت المال، چنین رأی صادر شده است:

«… دادگاه با توجه به اینکه محل اقامت خوانده تهران است، و اصل بر صلاحیت محل اقامت خوانده است، بنابراین، این دادگاه صالح به رسیدگی نیست، لذا دادگاه مستنداً به ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی شهرستان تهران صادر و اعلام می نماید.»

متعاقباً، شعبه بیستم دادگاه عمومی حقوقی تهران به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۲۶۸۳۹۰۰۱۹۵۱۸۹۱۷ ـ ۱۴۰۲/۱۲/۲۱، چنین رأی داده است:

«… نظر به اینکه مطابق خواسته خواهان در ستون تعیین خواسته و شرح دادخواست، خوانده اصلی دعوا، بیت المال است و وزارت دادگستری حسب رویه موجود و بخشنامه شماره ۹۰۰۰/۵۹۱۴۶/۱۰۰ رئیس قوه قضائیه به عنوان نماینده بیت المال در دادگاه حضور پیدا می کند و نظر به اینکه بیت المال اقامتگاه معینی ندارد، بنابراین مطابق قسمت پایانی ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، دادگاه صالح، دادگاه محل اقامت خواهان است و نظر به اینکه وزارت دادگستری از طریق بخش های وابسته به خود در استان ها و شهرستان ها امکان حضور و دفاع در دادگاه را دارد، چرا که در مفهوم دولت ملت، وزارت دادگستری در تمامی استان ها نماینده داشته و اعتقاد به اینکه یک وزارتخانه تنها مختص به پایتخت است و یا تنها در آنجا اقامتگاه دارد، با مفهوم دولت ملت در تباین است، چنانکه سایر وزارتخانه ها همچون راه، صنعت معدن تجارت در تمام کشور حضور داشته و نماینده دارند، لذا مستفاد از ماده ۲۳ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی] می توان آن را مبنایی برای صلاحیت دادگاه های آن حوزه قضایی قرارداد. این قیاس با ملاحظات اجتماعی نیز همخوانی دارد و مانع تمرکز دعاوی در تهران می شود و مراجعه زیان دیدگان به دادگاه را تسهیل و هزینه آنان برای طرح دعوا را کاهش می دهد. همچنین تسهیل در انجام تحقیقیات محلی و استماع اظهارات گواهان و اخذ نظریات کارشناسی و اشراف دادگاه های محل به ابعاد موضوعی حوادث، موجبات رسیدگی سریع تر و بهتر را فراهم می کند. همچنین صلاحیت محلی دادگاه ها از قواعد مربوط به نظم عمومی نیست، بلکه فلسفه اصل صلاحیت محل اقامتگاه خوانده، اصل برائت خوانده و عدم تحمیل بار اضافه به نامبرده قبل از اثبات ادعای خواهان است که به موجب این اصل، در ابتدای طرح دعوا، خواهان دعوا اولی تر از خوانده برای تحمل این هزینه است، ولی این مبنا در مورد دعوای علیه بیت المال وجود ندارد و امکان دفاع برای بیت المال در سراسر کشور و مراعات حال زیان دیدگان در عدم هزینه های اضافی برای طرح دعوا و رعایت ملاحظات اجتماعی که به برخی از آنها اشاره شد و در مجموع به نفع بیت المال است، این نظر را تقویت می کند که دادگاه محل اقامت خواهان، صلاحیت و شایستگی رسیدگی به دعاوی علیه بیت المال را دارد. بنا به مراتب فوق و نظر به اینکه جرح ادعایی در شهرستان اصفهان انجام شده است و خواهان ها در آن شهرستان اقامت دارند، بنا به مراتب فوق، دادگاه به استناد مواد ۱۱، ۲۳، ۲۶ و ۲۷ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] مدنی، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه عمومی حقوقی شهرستان [اصفهان] صادر و اعلام می گردد. …»

پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت حل اختلاف، شعبه سیزدهم به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۳۰۶۳۹۰۰۰۰۲۰۳۷۱۹ ـ ۱۴۰۳/۳/۲۱، چنین رأی داده است:

«… با توجه به مراتب فوق و خواسته (مطالبه دیه ـ خسارات دادرسی) و دادخواست تقدیمی به محاکم شهرستان اصفهان استدلال شعبه ۲۰ دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تهران صحیح و موافق محتویات پرونده و موازین قانونی است، توجهاً به تبصره ذیل ماده۲۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، با اعلام صلاحیت شعبه ۳۱ دادگاه عمومی حقوقی شهرستان اصفهان حل اختلاف می گردد.»

چنانکه ملاحظه می شود، شعب دوازدهم و سیزدهم دیوان عالی کشور، در خصوص مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای مطالبه دیه از صندوق بیت المال که مرکز آن در تهران است با اختلاف استنباط از مواد ۱۱ و ۱۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، اختلاف نظر دارند، به طوری که شعبه دوازدهم دادگاهی را صالح به رسیدگی دانسته که خوانده در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد، اما شعبه سیزدهم در مورد مشابه دادگاه محل اقامت خواهان را صالح به رسیدگی دانسته است.

بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط محقق شده است، لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، طرح موضوع در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درخواست می گردد

معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی ـ غلامرضا انصاری

ب) نظریه نماینده دادستان کل کشور

احتراماً، درخصوص پرونده  وحدت رویه شماره۵/۱۴۰۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به شرح ذیل اظهار عقیده می نمایم:

حسب گزارش ارسالی ملاحظه می گردد اختلاف رویه حادث شده بین شعب دوازدهم و سیزدهم دیوان عالی کشور راجع به: مرجع صالح برای رسیدگی به دعوی مطالبه دیه از صندوق بیت المال وزارت داگستری، با استنباط متفاوت از مواد ۱۱ و ۱۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی است، لذا با بررسی گزارش ارسالی و با عنایت به اینکه اگرچه قاعده عمومی در صلاحیت محلی این است که مطابق صدر ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی علی الاصول رسیدگی به دعوی در صلاحیت دادگاهی است که خوانده در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد، اما این حکم عام قانونگذار در مواد بعدی با احکام خاصی مواجه شده است که در این موارد خاص، رسیدگی به دعوا در صلاحیت دادگاهی است که قانونگذار تعیین کرده است، از جمله آن موارد این است که خوانده اقامتگاه یا مال غیر منقولی در ایران نداشته باشد و حسب ذیل ماده ۱۱ قانون مذکور، دادگاه محل اقامت خواهان صالح به رسیدگی است و یا مواردی که شرکت دارای شعبه است و وفق ماده ۲۳ قانون ذکر شده دعاوی ناشی از تعهدات آن شعبه در صلاحیت دادگاه محلی است که شعبه در آن واقع شده است. از آنجا که صندوق بیت المال با توجه به ماهیت شرعی آن و همچنین مقررات قانونی نهادی عمومی است که دارای نوعی شخصیت حقوقی اعتباری است و گستره فعالیت آن تمام قلمرو حکومت جمهوری اسلامی است هر چند مستقل از مفهوم دولت است و از این جهت وزارت دادگستری فقط مدیریت و نمایندگی آن را بر عهده دارد. لذا باید گفت چون قلمرو فعالیت بیت المال، کل کشور است و از این جهت نمی توان محل اقامت معینی را برای آن قائل شد، پس در هر جایی از کشور که مسئولیت و تعهدی متوجه بیت المال باشد، دادگاه همان محل صالح به رسیدگی خواهد بود.

همانطور که در دادنامه شعبه بیستم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تهران با ظرافت استدلال شده است، مصالح عمومی و ملاحظات اجتماعی از جمله تسهیل در دسترسی زیان دیدگان به دادگاه و عدم تحمیل هزینه های طرح دعوی به آنان و همچنین تسهیل در انجام تحقیقات محلی و استماع اظهارات گواهان و اخذ نظریات کارشناسی و تسریع در دادرسی به جهت اشراف دادگاه های محل بر ابعاد موضوع حوادث و تمرکز زدایی از طرح دعاوی در تهران لذا طرح دعوی در محل اقامت خواهان را قابل توجیه می نماید. ضمن اینکه همانطور که در متن آراء بیان شده است، صلاحیت محلی دادگاه از قواعد مربوط به نظم عمومی نیست بلکه فلسفه اصل صلاحیت دادگاه محل اقامتگاه خوانده، اصل برائت خوانده و عدم تحمیل بار اضافه به خوانده قبل از اثبات ادعای خواهان است که حسب آن، در ابتدای طرح دعوی خواهان اولی تر از خوانده برای تحمل این هزینه می باشد ولی این مبنا در مورد دعوای علیه بیت المال که مبتنی بر لطف و امتنان قانونگذار است وجود نداشته و امکان دفاع برای بیت المال در سراسر کشور و مراعات حال زیان دیدگان در عدم تحمیل هزینه های اضافی برای طرح دعوا وجود دارد. همچنین با توجه به مقررات قانون مجازات اسلامی و موارد مسئولیت بیت المال در پرداخت دیات از جمله مواد ۱۳، ۱۵۶، ۳۳۳، ۳۳۴، ۴۲۸، ۴۳۵، ۴۷۰، ۴۷۳، ۴۷۴، ۴۷۵، ۴۷۷، ۴۸۴، ۴۸۵، ۴۸۶، ۴۸۷ و ۵۵۶ و همچنین با توجه به ماهیت دوگانه دیه حسب مواد قانون مذکور که هم مجازات است و هم تضمین مدنی در بر دارد و با عنایت به حکم مقرر در ماده ۸۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و تبصره آن، علی الاصول در مواردی که دیه باید از بیت المال پرداخت شود حتی در مواردی که قرار موقوفی تعقیب در دادسرا صادر می شود و یا پرونده با هر تصمیمی در دادسرا مختومه می شود، پرداخت دیه نیازی به طرح دعوی مجزا نداشته و باید با دستور دادستان پرونده به دادگاه ارسال شود تا دادگاه نسبت به صدور حکم به پرداخت دیه از بیت المال اقدام نماید بدیهی است که دادستان پرونده را به دادگاهی ارسال می نماید که مطابق ماده ۲۲ قانون آیین دادرسی کیفری در معیت آن اقدام می نماید و در هماهنگی بین این مقررات با قانون آیین دادرسی مدنی با توجه به مبانی فوق الذکر، لذا دادگاه محل اقامت خواهان صالح ترین مرجع برای رسیدگی به دعاوی مطالبه دیه از بیت المال است و براین اساس، نظر قضات محترم شعبه سیزدهم دیوان عالی کشور را مطابق با قانون و قابل تأیید می دانم.

ج) رأی وحدت رویه شماره ۸۶۴ ـ ۱۴۰۴/۳/۲۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

در مواردی که به موجب قانون، پرداخت دیه یا جبران خسارت وارده به اشخاص بر عهده بیت المال است و وزارت دادگستری طرف دعوا قرار می‌گیرد و طبق قانون عهده دار پرداخت می باشد، به لحاظ اینکه وزارتخانه مذکور زیر مجموعه دولت محسوب و دولت در مفهوم عام در کل کشور حاکمیت دارد و نیز به منظور تسهیل دسترسی مردم به محاکم جهت دادخواهی و مطالبه خسارت یا دیه، خواهان می تواند طبق قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، دعوا را در محل اقامت خود و یا محل وقوع جرم، اقامه نماید.

بنا به مراتب رأی شعبه سیزدهم دیوان عالی کشور تا حدی که با این نظر انطباق دارد با اکثریت آراء اعضای هیأت عمومی صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود.

این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور دادگاه‌ها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت عمومی دیوان عالی کشور

بانک قوانین
رای وحدت رویه شماره ۸۶۴ هیات عمومی دیوان عالی کشور طرح الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (متن مصوب مجلس) طرح تقویت نظام آموزش و پرورش آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال ۱۴۰۲ آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال ۱۴۰۳ رأی وحدت رویه شماره ۸۵۷ هیات عمومی دیوان عالی کشور لایحه اصلاح ماده ۱۰۶ قانون مدیریت خدمات کشوری طرح الحاق موادی به قانون حمایت از خانواده در راستای ارتقای کرامت زنان قانون کار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طرح ملی هوش مصنوعی طرح تعیین تکلیف نیروهای شرکتی طرح دو فوریتی صلاحیت رسیدگی محاکم جمهوری اسلامی ایران در خصوص جرایم بین‌الملل طرح اصلاح تبصره ۳ ماده ۸ قانون بیمه اجباری خسارت وارد شده به شخص ثالث طرح اصلاح ماده (۱) قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان‌های فاقد سند رسمی مصوب ۲۰ آذر ۱۳۹۰ طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری‌کنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی اصلاحات طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی طرح قانون حمایت و رسیدگی به تخلفات حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی قانون ثبت اسناد و املاک رأی وحدت رویه شماره ۸۶۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نظر اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره الزام دادگاه به ارجاع امر کارشناسی به کارشناسان رسمی دادگستری واقع در همان حوزه قضایی قانون راجع به ثبت شرکت ها مصوب ۱۳۱۰ با اصلاحات بعدی نظریه مشورتی درخصوص امکان استفاده کارکنان دستگاه قضا از مرخصی استعلاجی ساعتی قانون تجارت الکترونیکی نظریه مشورتی درباره فرض کشف ترنس بودن یکی از زوجین پس از عقد نظر اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رسیدگی به شکایات ناشی از عدم صدور مجوز دفاتر خدمات الکترونیک قضایی در شورای رقابت کدام جرایم غیر عمدی ناشی از کار در صلاحیت دادگاه صلح است؟ مخالفت هیات تخصصی دیوان عدالت اداری با ابطال بخشنامه درجه‌بندی حوزه‌های ثبتی برای اشتغال پذیرفته‌شدگان آزمون سردفتری ابطال بخشنامه رئیس کل دادگستری گیلان درباره محدود کردن استعلامات مربوط به تلفن ابطال مصوبه هیات عالی جذب اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها با موضوع تعیین امتیاز به ازای تأهل و داشتن فرزند متقاضیان عضویت هیات علمی دانشگاه‌ها ابطال بخشنامه دادگستری استان اردبیل درباره خودداری از ثبت دعاوی‌ای که بهای خواسته آنها به شکل غیرواقعی کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان تقویم شده باشد ابطال قسمتی از مقررات اشتغال نیروی انسانی بیمه و تأمین اجتماعی در مناطق آزاد تجاری صنعتی ابطال مقرره ممنوعیت شرکت اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی در فراخوان‌های سایر مؤسسات ابطال بخشنامه سازمان اداری و استخدامی کشور درخصوص تعجیل سنواتی موضوع قانون جوانی جمعیت قانون نظارت بر رفتار قضات قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفه ای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی لایحه قانون استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ۱۳۳۳ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ قانون مدنی قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور نظریه مشورتی درباره امکان مطالبه دیه توسط اتباع غیرمجاز قانون تجارت نظریه مشورتی درباره اعتبار نشانی مندرج در قرارداد برای ابلاغ اخطارهای مربوط به دعاوی راجع به قرارداد اعطای تسهیلات قانون جدید شورای حل اختلاف و تشکیل دادگاه صلح مصوب ۱۴۰۲ قانون اصلاح قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۴۰۲ رای وحدت رویه ۸۵۹ هیات عمومی دیوان عالی کشور نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان توقیف و مسدودی شناسه ملی شرکت‌ها قانون جرایم رایانه ای و فهرست مصادیق محتوای مجرمانه ابطال قسمتی از بخشنامه سازمان امور مالیاتی درباره امکان ابلاغ اوراق مالیاتی به کارکنان شرکت‌ها ابطال بخشنامه دادگستری استان زنجان درخصوص ارجاع پرونده‌های مربوط به بررسی نوعیت زمین و اعتراض موضوع ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع به کمیسیون رفع تداخلات ابطال بخشنامه دادگستری خراسان شمالی با موضوع: ممنوعیت ارسال اظهارنامه توسط ادارات و بانک‌ها ابطال بخشنامه ممنوعیت ارسال اظهارنامه برای قضات دادگستری و مقامات دولتی ابطال مقرره‌ای که به سازمان دامپزشکی اختیار می‌داد رأساً نسبت به تعلیق یا ابطال پروانه واحدهای متخلف اقدام کند ابطال بخشنامه دادگستری استان فارس درخصوص عدم پذیرش تمبرهای مالیاتی کاغذی ابطال قسمتی از دستورالعمل ارزیابی آزمون استخدامی آموزگاران سال ۱۴۰۲ درباره ضوابط سنجش سلامت جسمی و روانی داوطلبان ابطال قسمتی از دستورالعمل تبدیل وضعیت ایثارگران درباره نحوه فعالیت این نیروها درصورت عدم تایید از سوی گزینش رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع: قابلیت رسیدگی دیوان عدالت اداری به آرای صادره از ستاد مرکزی هیئت های واگذاری زمین قانون اجرای سیاست های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی نظریه مشورتی درباره هزینه دادرسی و تمبر مالیاتی وکالت درخواست‌های صدور اجراییه چک عدم امکان استفاده نیروهای سابق شورای حل اختلاف از امتیازات اولویت استخدام در این شورا قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی مصوب ۱۳۵۴ قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان نظریه مشورتی درخصوص مرجع صالح رسیدگی به دعاوی مربوط به آب چاه کشاورزی مرجع صالح رسیدگی به دعوای تعدیل نفقه نظریه مشورتی درخصوص نصب دستگاه ردیاب و GPS شنوددار زیر خودرو افراد رأی وحدت رویه شماره ۸۷۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور ابطال مصوبه اخذ غرامت از پذیرفته‌شدگان انصرافی آزمون پذیرش دستیار تخصّصی ابطال مصوبه توسعه محدوده تردّدی خودروهای پلاک منطقه آزاد چابهار به سراسر استان سیستان و بلوچستان رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری: رسیدگی به اعتراض سازمان تأمین اجتماعی نسبت به آراء مراجع حل اختلاف کار، در صلاحیت دیوان عدالت اداری است نظریه مشورتی با موضوع: عدم امکان انعقاد قرارداد مشاوره حقوقی توسط دستگاه‌های اجرایی یا سازمان‌ها با کارآموزان وکالت ابطال ماده ۸ آیین‌نامه جامع مهمانی و انتقال دانشجویان درخصوص اخذ شهریه از دانشجویان دوره روزانه متقاضی مهمان و انتقال ابطال مقرره محدودیت سقف ثبت طلاق توسط دفترخانه‌ها رای وحدت رویه شماره ۸۶۳ هیات عمومی دیوان عالی کشور عدم صلاحیت شوراهای حل اختلاف برای صدور گزارش اصلاحی درخصوص اموال غیرمنقول فاقد سند رسمی نظریه مشورتی درباره امکان سرپرستی کودکان غیرایرانی توسط متقاضیان ایرانی رأی وحدت رویه شماره ۸۵۶ هیأت عمومی دیوان عالی کشور قانون مجازات اسلامی ( کتاب پنجم - تعزیرات ) مصوب ۱۳۷۵ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ (کتاب اول تا چهارم) قانون نظام صنفی کشور قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی وحدت رویه شماره ۸۶۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور رای وحدت رویه شماره ۸۶۲ هیات عمومی دیوان عالی کشور رأی وحدت رویه شماره ۸۶۷ هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی وحدت رویه شماره ۸۶۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور قانون مجازات اشخاصی که برای بردن مال غیر تبانی مینمایند قانون تشدیدمجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن نظریه مشورتی درباره فرض تعیین تعدادی سکه به‌عنوان مهریه بدون تعیین نوع آن یک نظریه مشورتی درباره شرایط پرداخت نحله به زوجه رای وحدت رویه شماره ۸۶۹ هیات عمومی دیوان عالی کشور نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مبدا مرور زمان جرم ورشکستگی به تقصیر نظریه مشورتی با موضوع: تخلیه اماکن تجاری دارای حق سرقفلی نظر اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تخلف انتظامی عدم تمرکز امور وکالتی نظر کمیسیون مشورتی دیوان عدالت اداری درباره مبنای محاسبه جریمه‌های ساختمانی در کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال 1398 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران نظریه مشورتی درباره مسموع بودن دعوای الزام فرد به صدور چک قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه نظریه مشورتی با موضوع: معیار استفاده شرکت‌های خصوصی از نماینده حقوقی رای وحدت رویه شماره ۸۵۵ هیات عمومی دیوان عالی کشور نظریه مشورتی با موضوع: مسموع بودن دعوای ابطال شرط اضافه نرخ سود تسهیلات و استرداد مبلغ اضافی اظهارنظر مرکز پژوهش‌های مجلس درباره کلیات لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع قانون مبارزه با قاچاق انسان قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز قانون اصلاح قانون مبارزه با پولشویی آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال ۱۴۰۰ نظر کمیسیون مشورتی دیوان عدالت اداری درباره شمول قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل بر سردفتران و مسئولان دفاتر خدمات الکترونیک قضایی قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی قانون اداره تصفیه امور ورشکستگی قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت های غیرمجاز می نمایند رأی وحدت رویه شماره ۸۶۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نظریه مشورتی درخصوص مرجع صالح رسیدگی به آسیب بدنی اتباع خارجی فاقد پروانه کار در حادثه ناشی از کار قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری مصوب ۱۳۷۶ قانون افراز و فروش املاک مشاع نظریه مشورتی درباره فرض عدم ذکر حق توکیل به غیر در وکالت در طلاق اعطا‌شده به زوجه قانون مسئولیت مدنی نظریه مشورتی درباره نحوه طرح دعوای اعسار در فرض وجود محکومیت‌های متعدد با محکوم‌له واحد نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دعوای استرداد جهیزیه قانون صدور چک با اصلاحات بعدی قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری نظریه مشورتی درباره قطع عامدانه و بدون مجوز درختان قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نظریه مشورتی درخصوص میزان مسئولیت امضاکنندگان چک صادره از حساب مشترک اداره کل حقوقی قوه قضاییه: رسیدگی به بزه تغییر کاربری غیرمجاز، از صلاحیت دادگاه صلح خارج است یک نظریه مشورتی درباره تعلیق سردفترانی که نبست به آنها دادنامه غیرقطعی کیفری و قرار جلب به دادرسی صادر می‌شود نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره بازماندگان سردفتران و دفتریاران که پس از فوت پدر دارای شرایط دریافت مستمری می‌شوند قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱ نظریه مشورتی درباره شرایط تحقق ربای قرضی در پرونده‌های مرتبط با فروش وام نظریه مشورتی درباره آنی یا مستمر بودن جرم ورشکستگی به تقصیر رای وحدت رویه شماره ۸۶۶ هیات عمومی دیوان عالی کشور آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال ۱۴۰۱ لایحه اختیار دولت در تغییر ساعت رسمی کشور و تعیین ساعات کار کارکنان رای وحدت رویه ۸۵۸ هیات عمومی دیوان عالی کشور طرح استفساریه تبصره ۱ ماده ۱ قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی و باغ‌ها نظریه مشورتی درباره شرایط ربای قرضی و ربای معاملی طرح تقویت پول ملی و سرمایه‌گذاری برای تولید قانون امورحسبی نظریه اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان اشتغال همزمان به عنوان کارآموز وکالت و کارمند دولت طرح ارتقای خدمات حقوقی و قضایی طرح اصلاح تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون دیوان عدالت اداری نظریه مشورتی درباره عدم شمول قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره بر تلویزیون‌های مجهز به رسیور داخلی نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه در خصوص دعوای الزام به ثبت واقعه ازدواج طرح مقابله با نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و دولت‌ها یا نهادهای بیگانه در کشور عدم صلاحیت دادگاه صلح برای صدور اجراییه چک قانون جرم سیاسی نظریه مشورتی درخصوص نحوه مطالبه خسارات دادرسی ضمن درخواست صدور دستور تخلیه چند نظریه مشورتی درباره استرداد جهیزیه آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور سال 1399 نظریه مشورتی درباره امکان توقیف مزایایی غیرمستقیم محکوم‌علیه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب ۱۴۰۰ قانون پیش فروش ساختمان قانون اجرای احکام مدنی طرح حذف رای ممتنع از فرایند رسیدگی‌ها و رای‌گیری مجلس طرح اصلاح تبصره ( ۲) ماده ( ۱۲ ) قانون دیوان عدالت اداری لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی